ادامه از صفحه 9
وي در پاريس با علامه محمد قزويني معاشر بود، سپس به سوييس رفت و در «ايوردن» سوييس نيز سه شماره از «صوراسرافيل» را به كمك ميرزا ابوالحسنخان پيرنيا (معاضدالدوله) منتشر كرد. آنگاه دوباره به استانبول رفته و با مساعدت جمعي از ايرانيان تركيه روزنامهاي به نام «سروش» به زبان فارسي انتشار داد. پس از اينكه مجاهدين تهران را فتح كردند و محمدعلي شاه خلع شد، دهخدا از تهران و كرمان به نمايندگي مجلس شوراي ملي انتخاب شد و با درخواست سران مشروطيت از عثماني به ايران بازآمده و به مجلس شوراي ملي رفت. در دوران جنگ بينالمللي اول كه از سال 1914 تا 1918 ميلادي به طول انجاميد، دهخدا در يكي از روستاهاي چهارمحال و بختياري منزوي بود و پس از جنگ به تهران بازگشت و از كارهاي سياسي كناره گرفت و به خدمات علمي، ادبي و فرهنگي مشغول شد و مدتي رياست دفتر (كابينه) وزارت معارف، رياست تفتيش وزارت عدليه، رياست مدرسه علوم سياسي و سپس رياست مدرسه عالي حقوق و علوم سياسي تهران به او محول شد تا اينكه سه، چهار روز قبل از شهريور 1320 و خلع سلطنت رضاخان از رياست آنجا معزول شد و از آن زمان تا پايان حيات بيشتر به مطالعه و تحقيق مشغول بود.
دهخدا شعر «ياد آر ز شمع مرده ياد آر» را در يادبود ميرزا جهانگيرخان شيرازي، مدير روزنامه صوراسرافيل سرود. دهخدا در سال 1324 ميليونها فيشي را كه در تهيه لغتنامه فراهم كرده بود توسط مجلس شوراي ملي به ملت ايران هديه كرد و مجلس نيز قانوني را تصويب كرد كه اين ميراث عظيم چاپ شود و موسسهاي نيز به نام لغتنامه دهخدا براي مديريت كار چاپ لغتنامه و ادامه راه دهخدا تاسيس شود. مدتي بعد از تصويب طرح چاپ لغتنامه در مجلس شوراي ملي، دهخدا فوت كرد و از آن زمان به بعد كار هماهنگي و مديريت لغتنامه به وصيت خود دهخدا برعهده دكتر محمد معين گذارده شد. او كه خود در ادبيات فارسي تبحر فراوان داشت و كتاب فرهنگ فارسي شش جلدي معين از آثار گرانبهاي اوست به خوبي از عهده ادامه اين كار خطير بر آمد. پس از فوت دكتر معين نيز اين كار به وسيله دكتر سيدجعفر شهيدي، ابوالحسن شعرايي، دكتر دبيرسياقي و ديگران دنبال شد و به پايان رسيد. تا زماني كه دهخدا زنده بود 4200 صفحه از لغتنامه تهيه شده بود، در حالي كه لغتنامهاي كه امروز وجود دارد در 50 جلد و 26 هزار صفحه به چاپ رسيده است. به غير از لغتنامه كه بزرگترين و پرارزشترين اثر دهخداست او كتابهاي ديگري را نيز تاليف كرده است. باارزشترين كتاب دهخدا پس از لغتنامه كتاب امثال و الحكم است. كتاب امثال و الحكم كتابي است كه در آن همه ضربالمثلها، حكمتها، آيات قرآن، اشعار، اخبار و احاديثي كه در زبان فارسي مصطلح هستند، جمعآوري شده است.
خلاقيت در سياست، روزنامهنگاري، تحقيق و تتبع ادبي، نثرنويسي، شعر و درك و فهم مسايل فرهنگي و اجتماعي و خصوصيات انساني و اخلاقي از دهخدا شخصيت ممتاز و متمايزي ساخته است. او از ميان خيل گستردهاي از نويسندگان و فرهيختگان دوره مشروطيت در راه مبارزه با استبداد و فعاليت فرهنگي و ادبي ثابت قدمتر بود. آنجا كه از وطنپرستي و فداكاري در راه استقرار حكومت مشروطه گفتوگو ميشود، نام دهخدا در همان سطرهاي نخستين به ميان ميآيد. دهخدا پرورده انقلاب مشروطيت بود و در عرصه انقلاب با طنز گزندهاش فرياد فضاحت مستبدان را بر سركوي و بازار ميكوبيد. شخصيت دهخدا دو وجه مكمل داشت: يكي استوار و قائم در برابر استبداد محمدعلي شاهي و دوم پير و فرتوت و خسته در زير بار دانش و فرهنگ. دكتر محمد معين آخرين ديدارش با دهخدا را كه دو روز قبل از فوت وي بوده است، چنين شرح ميدهد: «روز پنجم اسفند 1334 با يكي از دوستان به عيادت استاد رفتم. چراغي بود كه رو به خاموشي ميرفت. پس از چند دقيقه رو به من كرد و گفت: «كه مپرس» و پس از لحظهاي بار ديگر گفت «كه مپرس» ذهنم متوجه غزل حافظ شيرينسخن شد. پرسيدم آيا منظور شما غزل حافظ است؟ گفت آري. ديوان حافظ را برداشتم و غزل را خواندم. درد عشقي كشيدهام كه مپرس... سراپا گوش بود و سر خويش حركت ميداد. گويي اين غزل خواجه عرفان آينه تمامنماي عمر او بود. دو روز بعد (هفتم اسفند 1334) استاد دهخدا در همان اتاق چشم بر جهان فرو بست.» دهخدا در 77 سالگي پس از عمري خدمت به سياست و فرهنگ و علم و ادب ايران در خانه مسكوني خويش واقع در خيابان ايرانشهر تهران به رحمت ايزدي پيوست و پيكرش در ابنبابويه و در مقبره خانوادگي مدفون شد.
منابع:
- معرفي و شناخت علياكبر دهخدا، مرادي كوچي و اسماعيلي گلهراني، نشر قطره، 1382.
- سايت Yadyar. ir
وي در پاريس با علامه محمد قزويني معاشر بود، سپس به سوييس رفت و در «ايوردن» سوييس نيز سه شماره از «صوراسرافيل» را به كمك ميرزا ابوالحسنخان پيرنيا (معاضدالدوله) منتشر كرد. آنگاه دوباره به استانبول رفته و با مساعدت جمعي از ايرانيان تركيه روزنامهاي به نام «سروش» به زبان فارسي انتشار داد. پس از اينكه مجاهدين تهران را فتح كردند و محمدعلي شاه خلع شد، دهخدا از تهران و كرمان به نمايندگي مجلس شوراي ملي انتخاب شد و با درخواست سران مشروطيت از عثماني به ايران بازآمده و به مجلس شوراي ملي رفت. در دوران جنگ بينالمللي اول كه از سال 1914 تا 1918 ميلادي به طول انجاميد، دهخدا در يكي از روستاهاي چهارمحال و بختياري منزوي بود و پس از جنگ به تهران بازگشت و از كارهاي سياسي كناره گرفت و به خدمات علمي، ادبي و فرهنگي مشغول شد و مدتي رياست دفتر (كابينه) وزارت معارف، رياست تفتيش وزارت عدليه، رياست مدرسه علوم سياسي و سپس رياست مدرسه عالي حقوق و علوم سياسي تهران به او محول شد تا اينكه سه، چهار روز قبل از شهريور 1320 و خلع سلطنت رضاخان از رياست آنجا معزول شد و از آن زمان تا پايان حيات بيشتر به مطالعه و تحقيق مشغول بود.
دهخدا شعر «ياد آر ز شمع مرده ياد آر» را در يادبود ميرزا جهانگيرخان شيرازي، مدير روزنامه صوراسرافيل سرود. دهخدا در سال 1324 ميليونها فيشي را كه در تهيه لغتنامه فراهم كرده بود توسط مجلس شوراي ملي به ملت ايران هديه كرد و مجلس نيز قانوني را تصويب كرد كه اين ميراث عظيم چاپ شود و موسسهاي نيز به نام لغتنامه دهخدا براي مديريت كار چاپ لغتنامه و ادامه راه دهخدا تاسيس شود. مدتي بعد از تصويب طرح چاپ لغتنامه در مجلس شوراي ملي، دهخدا فوت كرد و از آن زمان به بعد كار هماهنگي و مديريت لغتنامه به وصيت خود دهخدا برعهده دكتر محمد معين گذارده شد. او كه خود در ادبيات فارسي تبحر فراوان داشت و كتاب فرهنگ فارسي شش جلدي معين از آثار گرانبهاي اوست به خوبي از عهده ادامه اين كار خطير بر آمد. پس از فوت دكتر معين نيز اين كار به وسيله دكتر سيدجعفر شهيدي، ابوالحسن شعرايي، دكتر دبيرسياقي و ديگران دنبال شد و به پايان رسيد. تا زماني كه دهخدا زنده بود 4200 صفحه از لغتنامه تهيه شده بود، در حالي كه لغتنامهاي كه امروز وجود دارد در 50 جلد و 26 هزار صفحه به چاپ رسيده است. به غير از لغتنامه كه بزرگترين و پرارزشترين اثر دهخداست او كتابهاي ديگري را نيز تاليف كرده است. باارزشترين كتاب دهخدا پس از لغتنامه كتاب امثال و الحكم است. كتاب امثال و الحكم كتابي است كه در آن همه ضربالمثلها، حكمتها، آيات قرآن، اشعار، اخبار و احاديثي كه در زبان فارسي مصطلح هستند، جمعآوري شده است.
خلاقيت در سياست، روزنامهنگاري، تحقيق و تتبع ادبي، نثرنويسي، شعر و درك و فهم مسايل فرهنگي و اجتماعي و خصوصيات انساني و اخلاقي از دهخدا شخصيت ممتاز و متمايزي ساخته است. او از ميان خيل گستردهاي از نويسندگان و فرهيختگان دوره مشروطيت در راه مبارزه با استبداد و فعاليت فرهنگي و ادبي ثابت قدمتر بود. آنجا كه از وطنپرستي و فداكاري در راه استقرار حكومت مشروطه گفتوگو ميشود، نام دهخدا در همان سطرهاي نخستين به ميان ميآيد. دهخدا پرورده انقلاب مشروطيت بود و در عرصه انقلاب با طنز گزندهاش فرياد فضاحت مستبدان را بر سركوي و بازار ميكوبيد. شخصيت دهخدا دو وجه مكمل داشت: يكي استوار و قائم در برابر استبداد محمدعلي شاهي و دوم پير و فرتوت و خسته در زير بار دانش و فرهنگ. دكتر محمد معين آخرين ديدارش با دهخدا را كه دو روز قبل از فوت وي بوده است، چنين شرح ميدهد: «روز پنجم اسفند 1334 با يكي از دوستان به عيادت استاد رفتم. چراغي بود كه رو به خاموشي ميرفت. پس از چند دقيقه رو به من كرد و گفت: «كه مپرس» و پس از لحظهاي بار ديگر گفت «كه مپرس» ذهنم متوجه غزل حافظ شيرينسخن شد. پرسيدم آيا منظور شما غزل حافظ است؟ گفت آري. ديوان حافظ را برداشتم و غزل را خواندم. درد عشقي كشيدهام كه مپرس... سراپا گوش بود و سر خويش حركت ميداد. گويي اين غزل خواجه عرفان آينه تمامنماي عمر او بود. دو روز بعد (هفتم اسفند 1334) استاد دهخدا در همان اتاق چشم بر جهان فرو بست.» دهخدا در 77 سالگي پس از عمري خدمت به سياست و فرهنگ و علم و ادب ايران در خانه مسكوني خويش واقع در خيابان ايرانشهر تهران به رحمت ايزدي پيوست و پيكرش در ابنبابويه و در مقبره خانوادگي مدفون شد.
منابع:
- معرفي و شناخت علياكبر دهخدا، مرادي كوچي و اسماعيلي گلهراني، نشر قطره، 1382.
- سايت Yadyar. ir